ایستگاه یازده یکی دیگر از رمان‌های‌ آخر الزمانی است که پیش و پس از  همه گیری ویروس آنفولانزا را روایت می‌کند. داستان این کتاب در جورجیا می‌گذرد. آنفولانزا جان ۹۹ درصد مردم را می‌گیرد. در شب شروع این پاندمی بازیگری که نقش لیرشاه را به روی صحنه دارد دچار حمله قلبی می‌شود.

همسر او نویسنده کتاب‌های علمی-تخیلی فکاهی است که داستان‌هایش در آینده در سیاره‌ای به نام ایستگاه یازده رخ می‌دهد. گروهی از بازیگران و نوازندگان در سراسر مجمع‌الجزایر شهرهای کوچک به اجرای نمایش‌های شاه لیر و رؤیای شب نیمه تابستان در مراکز خرید متروک می‌پردازند.

البته اطلس ابر کاملاً از رمان‌های‌ آخر الزمانی نیست. در واقع از شش داستان آن فقط یکی  را می‌توان پسا آخرالزمانی تلقی شود .

با توجه به اصرار رمان بر پیوند زمان و مکان (و مردم) و مرکزیت پسا آخرالزمانی که باعث برانگیختن آن می شود (واقع در اوج ساختار منحصر به فرد رمان) ، به نظر من برشمردن آن در این ژانر  کار اشتباهی نخواهد بود.

ممکن است  فکر کنید که رمان سرگذشت ندیمه از همین نویسنده به همان اندازه اوریکس و کراک یکی از رمان‌های‌ آخر الزمانی باشد ؛ اما این لیست تعلق دارد به داستان‌هایی که جهان در حال نابودی است و انسان‌ها در  حال انقراض هستند.بعلاوه ، اوریکس و کراک گرچه تا حدودی کمتر مورد تقدیر قرار گرفته است می شود.

این رمان هم می‌تواند به اندازه کتاب‌های دیگر مارگارت اتوود به شما لذت بدهد. جهان‌های تخیلی که اتوود خلق می‌کند بی‌نظیر است.

ایستادگی ترسناک، فانتزی و در یک کلام یکی از رمان‌های‌ آخر الزمانی است که توسط استفن کینگ به رشته تحریر درآمده است. این کتاب نامزد جایزه بهترین رمان فانتزی در سال ۱۹۷۹ شد.

در ایستادگی نیز آنفولانزا مردم جهان را درگیر می‌کند و برای ۹۹٫۴ درصد از افراد که با آن‌ مواجه می‌شوند کشندگی دارد. این کتاب معروف است که از ارباب حلقه‌ها الهام گرفته است.

این کتاب به عنوان یکی از رمان‌های‌ آخر الزمانی مورد بحث قرار نمی گیرد. اگر حرف راوی را قبول کنید ، او آخرین زنی است که توانسته خود را روی زمین زنده  نگه دارد.

بدون اینکه امیدی داشته باشد دوباره با روح دیگری روبرو می‌شود. اما به طور کامل نمی‌شود به حرف‌های راوی اعتماد کرد. در هر صورت ، رمان دارای همان مضامینی است که ما در این لیست به آن اهمیت می‌دهیم.

وقتی کسی از “رمان‌های‌ آخر الزمانی”  حرف می‌زند احتمالا اولین رمانی که به آن فکر می کنید  جاده باشد.

خودش و پسرش را در کشوری که در شرایط بحرانی پس از جنگ و انفجار هستند، به تصویر می‌کشد. آن‌ها جزو معدود بازماندگانی هستند که برای زنده ماندن تلاش می‌کنند.

برای از بین بردن تمدن، نیازی به شهاب سنگ یا موشک هسته ای نیست. تمام آنچه شما نیاز دارید یک اپیدمی غافلگیرانه نابینایی است. زنان و مردان خود به راحتی خود را نابود می‌کنند.

علی رغم نثر جذاب ، بخش‌هایی از این رمان احساس ترس را القا می‌کند. برخلاف بیشتر کتاب‌های این لیست ، کوری با یک امیدواری پایان می‌یابد که خواندن آن را دلچسب‌تر می‌کند.