• خانه
  • >
  • آدم‌ها
  • >
  • ایزابل آجانی – در ستایش چشمان درخشان غم‌زده

ایزابل آجانی – در ستایش چشمان درخشان غم‌زده

ایزابل آجانی

ایزابل آجانی را اولین بار  وقتی که نوجوان بودم؛ در نقش آدل‌ه هوگو در فیلم «سرگذشت آدل‌ه » اثر فرانسوا تروفو دیده بودم. غرق درخشش چشم‌ها و غم بی‌انتهایی که از چشم‌هاش می‌تراوید شدم. خیال می‌کردم جنون افسارگسیخته‌ای که از نگاه این دختر به تمام جانم می‌نشنید؛ باید حاصل جمع هنر تک به تک عوامل یک فیلم باشد که بازیگر در نهایت بتواند تمام استعدادش را بروز دهد. خیال می‌کردم تروفو باید نقش بزرگی در هدایت آجانی داشته باشد. کارگردان بزرگی که نامش به تنهایی می‌توانست همه افتخار یک کار را به نام خود سند بزند و توجه‌ها را به سمت خود جلب کند.

بعدتر که فیلم «کمیل کلودل» اثر برونو نویتن را دیدم؛ نظرم به کل برگشت. جنون بی‌مرزی که در ابتدای فیلم به دلیل علاقه کمیل به کار و هنرش می‌توان در او دید تا جنون آغشته به دیوانگی حاصل از عشقش در اواسط فیلم؛ تمام و کمال زاییده هنر ایزابل آجانی است.

ایزابل آجانی

ایزابل آجانی زنده کننده نام‌های تاریخی

آجانی درخششی که ناشی از اشتیاقی که در ابتدای هر دو فیلم (سرگذشت آدل‌ه و کمیل کلودل) با چشم‌هایش به نمایش می‌گذارد؛ طی تحول شخصیت‌ها به شکل بی‌نظیری به غم و اندوه بدل می‌کند. طوری که انگار شوقی از زندگی بازیگر نیز رفته باشد. نوع بازی آجانی با چشم‌ها و نگاهش معنادار می‌شود و در ادامه حرکات بدن می‌تواند کمکی باشد برای تکمیل بازی بی‌نظیری که ارائه می‌کند. کمتر بازیگری وجود دارد که بتواند چنین جنونی را تنها با چشمان خود تا این حد شفاف به نمایش بگذارد.

عشق‌های ممنوع و دیوانه‌وار، احساسات فروخورده و به زبان نیامده و اشتیاق به کاری بزرگ از جمله نقاط مشترک شخصیت‌هایی است که آجانی به ایفای آن‌ها پرداخته است.

آجانی در سی سالگی در نقش کمیل کلودل یک دوره نه چندان کوتاه از زندگی او که شامل روزهای کمیل دربیش از یک دهه استِ را بازی می‌کند. شور و اشتیاق و کله شقی یک جوان به آرامی به پختگی یک زن کامل که افسار زندگی‌اش را به دست گرفته و در انتها به یک زن تنهای مجنون مبدل می‌شود؛ این خط داستانی درواقع یک سیر تکاملی است که آجانی به خوبی از عهده‌اش برمی‌آید.

ایزابل آجانی

تاثیر هنرمندان در به تصویر کشیدن زندگی هنرمندان

ایزابل آجانی، ستاره نمادین سینمای فرانسه، در چندین نقش مهم در فیلم‌های ژانر بیوگرافی ظاهر شده است.  از جمله آن‌ها می‌توان به سرگذشت دختر ویکتور هوگو آدل هوگو، سرگذشت کمیل کلودل مجسمه ساز و رینه ماری اشاره کرد. در اقتباسی که از زندگینامه رینه ماری در سال ۱۹۸۴ شد، حضور آجانی به شدت بر تصویر فیلم از جهان‌های هنری پاریس، سالن‌ها، گالری‌ها، استودیوهای هنری و کارگاه‌های آموزشی در فرانسه تاثیر گذاشت.

کمیل، آدل و آنا


شخصیت‌هایی که ایزابل آجانی به آن‌ها جان بخشیده است؛ اغلب زن‌هایی هستند که از تنهایی رنج می‌برند. تنهایی برای هر کدام معنایی ویژه دارد.

ایزابل آجانی

آدل – سرگذشت آدل‌ه (۱۹۷۵)

آدل‌ه به سبب عشق بی‌پایانش به ستوان پینستون همه چیز را فدا می‌کند؛ از  شهری به شهر دیگر نقل مکان می‌کند؛ رنج را برخود هموار می‌کند که نزدیک عشق ابدی خود بماند. او از دور معاشقه پینستون با دیگری را می‌بیند و از درون فرو می‌ریزد. او به هر ریسمانی چنگ می‌زند و عاقبت جنون همه چیز را از او می‌رباید. آجانی نقش آدل‌ه را زمانی که تنها بیست سال سن داشت بازی کرد. با این وجود تجربه بسیار زیادی از کودکی تا آن روز در عالم تئاتر به همراه داشت. این فیلم برای آجانی افتخارات و تجربیات زیادی در مدیوم سینما به دنبال داشت.

ایزابل آجانی

آنا – تسخیر(۱۹۸۱)

آجانی در فیلم Possession بازی بسیار افسارگسیخته‌ای از خود به نمایش می‌گذارد. بازی بیش از حد احساسی که بعدها در میان افراد سینمادوست به میم‌هایی برای شوخی و خنده تبدیل شد. آجانی بعد از این فیلم از تاثیرات مخرب فیلم بر روح و روانش سخن گفت و آن را تجربه‌ای سخت نامید که دلش نمی‌خواست هرگز دوباره آن را تکرار کند. این سوال همیشه وجود داشت که چه عاملی سبب این میزان افسارگسیختگی و آسیب روحی یا ویرانگری عاطفی برای آجانی شده است؟

با نگاه کردن به چشمان او (آنا)، می‌توانید مخلوطی از خشم و سردرگمی را در اعمال خارج از کنترل او پیدا کنید؛ گویی او در حال مبارزه با چیزی در درون خود است. این را می‌توان به عنوان استعاره‌ای از احساسات متضاد آنا در حالی که از شوهر و معشوق خود دور می شود و از جایگاه خود در جهان به عنوان یک زن و یک مادر مردد می‌ماند؛ در نظر بگیرید. 

ایزابل آجانی

کمیل – کمیل کلودل (۱۹۸۸)

کمیل تنهاست چرا که تصمیم می‌گیرد زندگی خود را طوری بگذراند که جامعه به او می‌گوید هیچ زن شایسته‌ای نباید به آن سبک زندگی کند. کمیل انتخاب می‌کند که درست مثل یک مرد به هنری سخت روی بیاورد و به هر جان کندنی هم باشد؛ اشتیاق بیش از حد درونی خود را نادیده نگیرد.

کمیل سرانجام به انزوا و جنون کشیده می‌شود؛ این جنون می‌تواند حاصل سال‌های فراوان مبارزه او برای به دست آوردن جایگاهی مناسب و از دست دادن تمام کسانی باشد که عاشقانه دوستشان داشت و آن‎ها از او روی برگردانده بودند. از سوی دیگر می‌توان جنون او را ذاتی دانست. جنونی که به دست‌های او قدرت می‌داد که هنری سخت و مردانه را از مردان هم بهتر خلق کند. مطمئناً فشارها علیه یک زن هنرمند مستقل در اواخر قرن نوزدهم پاریس آنقدر زیاد بود که اگر کمیل یک زن عادی بود؛ هرگز زحمت مجسمه‌ساز شدن را به خود نمی‌داد؛ مگر اینکه کاملاً  از درون اجبار این کار را احساس می‌کرد.

ایزابل آجانی

ایزابل آجانی در نقش‌های کمرنگ‌تر

در سال‌های بین نقش تعیین‌کننده‌اش در فیلم «سرگذشت آدل‌ه» اثر فرانسوا تروفو و کوارتت (۱۹۸۱) آجانی در فیلم‌هایی با زبان انگلیسی‌کمتر مورد استفاده قرار گرفت. از فیلم مستأجر (۱۹۷۶) تا نوسفراتو خون آشام ورنر هرتزوگ (۱۹۷۹)، او صحنه‌های کم و حتی دیالوگ‌های کمی به دست آورد. او در این دوره نقش شخصیت‌هایی را بازی می‌کرد که در ارتباط با مردان اطرافش تعریف می‌شد. این سوال همیشه وجود دارد که چطور ممکن است آجانی با آن سابقه درخشان به چنین نقش‌های کمرنگی تن داده باشد؟ شاید بازی اگزجره و بیش از حد احساسی او در «تسخیر» به جبران همین سال‌های بی‌فروغ بوده باشد.

به طور کلی می‌توان با دیدن کارنامه پر تعداد، پرجایزه و رنگارنگ آجانی با اطمینان کامل گفت؛ او از دسته بازیگرانی نیست که به کار راحت علاقه‌مند باشد؛ لباس زیبا بپوشند و به راحتی رفت و آمد کنند. او مانند کمیل و آدل‌ه نقش‌های سخت را برگزیده و به مثابه آنا با سخت جانی از پسشان برمی‌آید. پس بی‌راه نیست اگر شخصیت‌هایی که بر پرده می‌بینیم را حاصل کار ایزابل آجانی بدانیم.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های اخیر

درباره ما