کیم کی-دوک (Kim ki-duk)، از جمله کارگردانهایی بود که ممکن است کارگردان موج جدید آسیا، در قرن بیست و یکم خوانده شود. او فیلمهایی تکان دهنده، ترسناک و خشن ساخت. در عین حال که فیلمهایی غالباً غم انگیز و زیبا هستند.
این کارگردان برجسته سینمای جهان، در سن ۳۶ سالگی وارد فیلم سازی شد. او هرگزبه عنوان یک شغل در زمینه فیلم سازی تحصیل نکرده بود. او در سال ۱۹۹۶ با فیلم کروکودیل کارگردانی را شروع کرد.
کیم کی-دوک (Kim ki-duk) در طول ۱۳ سال پانزده فیلم ساخت. جوایزی را در برلین، ونیز، لوکارنو و کن دریافت کرد. این فیلمها به لطف درد، عشق، بی رحمی و لطافتشان به خاطر سپرده شدهاند.
سینمای کیم کی دوک، سینمایی خلاقانه، شاعرانه، ایده پردازانه و سمبولیستی است. درواقع آنطور که باید اصول قصه پردازی پررنگی در سینمای او نمیبینیم.
به سبب تصاویر اثر گذاری که در سینمای کی-دوک وجود دارد؛ خواه ناخواه نوعی ایده پردازی و هنر مفهومی پررنگ برای مخاطب شکل میگیرد.
شخصیت فیلمهای کیم کی-دوک
شخصیتهای کیم کی-دوک (Kim ki-duk) مانند ماهی یا پرنده به نظر میرسند: گاهی اوقات آنها اصلاً حرف نمیزنند (۳-Iron را به یاد بیاورید). با این حال، شما هرگز نمیتوانید چشم از صفحه نمایش بگیرید.
شما هرگز نمیدانید که شخصیتهای او چه تصمیمی خواهند گرفت. یا چه کاری انجام میدهند. شخصیتها معمولا بسیار عاشق یکدیگر هستند. هرچه احساس بین آنها قویتر باشد؛ رابطه دردناکتری شکل خواهد گرفت.
شخصیتهای که کیم کی دوک (Kim ki-duk) خلق میکند، انسانهای منزوی، گوشه گیر و تنها هستند. گویی در برهههای مختلف زندگی، پذیرفته نشده و در حاشیه هستند.
کاراکتر فیلمهای او، کاراکترهای خوشحالی نیستند. مدام در سیکلهای متفاوتی قرار میگیرند که در نهایت، خوشی را برایشان رقم نمیزند.
آنها با نخهای نامرئی و عرفانی (Bad guy را یادتان هست؟) تلاقی مییابند. گاهی اوقات آنها (اگر جزیره را دیده باشید) به شدت مجازات میشوند. چرا که در جستجوی خود هستند (بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان … و بهار را ببینید).
سبک فیلم سازی کیم کی-دوک
انواع و اقسام خشونتها و صحنههای بی پروای جنسی در آثار این کارگردان به چشم میخورد. با این که به نوعی تبعات سنگین این اعمال را در آثارش نشان میدهد. ولی کاراکترهایش، از غم رهایی نمییابند.
ویژگی بارز سینمای این کارگردانِ نقاش را میتوان ارائه تصاویر چشم نواز دانست.
داستانهای بدون دیالوگ یا کم دیالوگ و سکوتهای طولانی و پلانهای بلند از دیگر ویژگیها است.
خشونت در فیلمهای کارگردان کرهای
کیم کی-دوک (Kim ki-duk) مانند پارک چان-ووک معاصر بزرگ کرهای خود، میدانست که چگونه صحنههای خشونت آمیز را به تصویر بکشد.
فیلم جزیره (The Isle) به دلیل خشونت وحشتناک و محتوای تاریکش به شهرت زیادی دست یافت. از جمله صحنههای ظلم به حیوانات، که به گفته کارگردان واقعی بودند. این فیلم در کره با استقبال ضعیفی روبرو شد اما در جشنوارههای بین المللی سر و صدای زیادی ایجاد کرد.
او در پیتا (pieta) جوان اوباشی را به تصویر میکشد.
جوان با پول نزولی که از بدهکاران میگیرد زندگی را میگذارند.
شخصیت فیلم پیتا بدهکارانی که توان بازپرداخت بدهی خود را ندارند به طرز وحشیانهای دچار قطع عضو میکند.
زندگی عجیب کیم کی-دوک
کیم کی-دوک بسیار شبیه شخصیت مشهورترین فیلم خود، بهار، تابستان، پاییز، زمستان … و بهار بود. فیلمی که فصلی از زندگی یک راهب جوان را روایت میکند. او تحت مراقبت یک پیر بزرگ خردمند است. کیم کی دوک خودش نقش این شخصیت را بازی کرد.
کیم کی-دوک در کوههای کره جنوبی زندگی میکرد. یک خانه یک طبقه از چوب داشت. این خانه در محیطی چنان سرد قرار داشت که آب منجمد میشد. او برای جلوگیری از یخ زدگی چادر کوچکی داخل خانه بنا کرده بود.
او پس از اینکه بازیگر اصلیاش هنگام بازی در یک صحنه مرد؛ به کوهستان رفت و تقریباً سه سال در آنجا زندگی کرد.
همه تصور میکردند که کیم کی-دوک فوت کرده است. بعداً مشخص شد، او دچار فروپاشی عصبی شده است. پس از آن حادثه کی-دوک در اتاقش نشست و مدتها گریه کرد.
کیم کی دوک، کارگردان پرکاری که در حین ویرایش فیلم قبلی در حال نوشتن فیلمنامه فیلم بعدی خود بود؛ به مدت سه سال سکوت کرد.
او در کوهستان کاملا منزوی شده بود و در سختی زندگی میکرد. او در یک قابلمه کوچک برف میریخت؛ اجازه میداد آب شود. سپس برنج و سوپهای خشک را میجوشاند. کی-دوک دستگاه اسپرسویی را برای خودش اختراع کرد. او یک زاهد تمام عیار شده بود.
کمی بعد کی-دوک که در اتاق خود حبس شده بود؛ با خودش فکر کرد چرا دیگر فیلم نمیسازم؟ خیال میکرد که دیگر نمیتواند چنین کاری کند. اما دلش برای فیلم ساختن تنگ شده بود. او مستندی به نام Arirang درمورد خودش ساخت.
فیلمی عجیب که در آن مردی ۱۰۰ دقیقه با خودش مصاحبه و با خود بحث و جدل میکند. او در لحظاتی از فیلم سوپ خود را با سر و صدا میخورد. یا در برف چمباتمه میزند. یا اینکه درباره زندگی خودش آواز غم انگیزی میخواند. به طوری که قلب شما را به درد میآورد.
کیم کی-دوک در این فیلم، پرسشهای عمیقی را درباره مرگ، زندگی، دوستی و خیانت مطرح میکند. عنوان فیلم، نام یک ترانه است.
به گفته کی-دوک، همه کرهایها آن را موقعی که گرفتار غم میشوند، زیر لب میخوانند. کی-دوک نیز در تمام فیلم با صدای زمخت و خشن خود با گریه آن را فریاد میزند.
Arirang یک ملودی غم انگیز است. کیم کی دوک مانند یک کودک گریه میکند. او به مخاطبانش میگوید که اگر شما نبودید، او هیچ چیز نبود. سپس برای خودش قهوه درست میکند.
کیم کی دوک پس از ساخت این فیلم از زندگی زاهدانهاش بازگشت. این فیلم برنده جایزه Un Certain Coun در جشنواره کن ۲۰۱۱ شد. «دیزالو» آخرین ساخته کیم کی دوک است که در سال ۲۰۱۹ ساخت.
۱۲ دسامبر سال ۲۰۲۰ کیم کی-دوک بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.