• خانه
  • >
  • آدم‌ها
  • >
  • ماکسیم گورکی و مارک تواین – دوستی کوتاه و تلاطم طولانی

ماکسیم گورکی و مارک تواین – دوستی کوتاه و تلاطم طولانی

ماکسیم گورکی مارک تواین

ماکسیم گورکی و مارک تواین خواهان انقلاب بودند. در آوریل سال ۱۹۰۶ ماکسیم گورکی از زندان آزاد شد. در این سال اعتراضات در سراسر جهان افزایش پیدا کرده بود. مارک تواین و دیگر نویسندگان، با شنیدن اینکه نویسنده مشهور “در اعماق” آزاد شده است؛ او را به شهر نیویورک دعوت کردند. گورکی، که هنوز توسط پلیس مخفی مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت، پذیرفت. بازیگر زنی به نام ماریا آندره یوا با او در این سفر همراه بود.

در حالی که کشتی در هوبوکن نیوجرسی پهلو می‌گرفت؛ هزاران مهاجر روسی از او استقبال کردند. او به عنوان یک نویسنده ضد تزار طرفداران بسیار زیادی داشت. فضای عمومی که در آمریکا جریان داشت؛ به شدت مخالف استبداد روسیه بود.

ماکسیم گورکی مارک تواین

مفاخر ادبی آن زمان آماده بودند تا از او استقبال کنند. مارک تواین به افتخار گورکی یک مهمانی شام ترتیب داد. از طریق او به میهمانان التماس کرد که برای کمک به همرزمان بلشویکی خود در سرنگونی تزار کمک مالی کنند. گورکی مامور جمع آوری کمک مالی برای حزب سوسیال دموکرات روسیه شده بود.

این حزب امیدوار بود بتواند با استفاده از شهرت و شخصیت گورکی یک میلیون دلار جمع کند. این حزب اخیرا به دو جناح بلشویک و منشویک تقسیم شده بود. گورکی جز بلشویک‌ها بود. اما این مساله در آن سال (۱۹۰۶) برای آمریکایی‌ها معنایی نداشت.

کمک مالی او به کمک ویلیام راندولف هرست آمد. او ناشر The New York American بود. این نشریه مقالات گورکی را در صفحه اول خود قرار داده بود. خبر دعوت تئودور روزولت از گورکی به کاخ سفید نیز کمک کرد.

شروع طوفان علیه ماکسیم گورکی

این دعوت، به زودی پس از استرداد حق هرست پس گرفته شد. جوزف پولیتزر ، ناشر The New York World ، یک داستان رسوایی را تحت عنوان «گورکی خانم بازیگر را به عنوان خانم گورکی معرفی کرد» چاپ کرد.

این مقاله ثابت می‌کرد که گورکی همسر و فرزندان خود را در مسکو رها کرده است. سپس به مقامات گمرک دروغ گفته و به آن‌ها گفته است که زنی که او را همراهی می‌کند همسرش است.

ماکسیم گورکی مارک تواین

 در واقع این ماریا آندره یوا، ستاره تئاتر هنری مسکو بود که او را همراهی می‌کرد. او نیز یک بلشویک مشتاق بود. اما ظاهراً این مسئله چیزی نبود که اهمیت داشته باشد. او و گورکی از نظر قانونی ازدواج نکرده بودند. این مشکلی بود که به نظر رسانه‌ها یک لکه اخلاقی محسوب می‌شد که بدتر از آنارشیسم بود.

گورکی سال‌ها بود که از همسرش دوستانه جدا شده بود. طلاق آن‌ها توسط کلیسای ارتدکس رد شد. در روسیه و مکان‌های دیگر، او و آندره یوا به طور عرفی ازدواج کرده بودند. اخلاق آمریکایی اما مرحله‌ی گذاری را می‌گذراند. در قرن جدید، نقش‌ زنان به سرعت در حال دگرگونی بود. حق رأی زنان در حال تثبیت بود. آداب و رسوم جنسی قدیمی تحت نظارت بیشتر و چالش قرار می‌گرفتند. اما هنوز در بخشی از جامعه، در مورد زندگی نامتعارف در خانه گورکی اظهار نظرهایی ابراز می‌شد.

عدم حمایت مارک تواین و همکارانش از ماکسیم گورکی

گورکی اکنون یک طرد شده بود. آن‌ها را از محل اقامت خود و سپس از دو هنل دیگر بیرون انداختند. شش ماه پس از این ماجرا ماریا و گورکی در آمریکا ماندند. آن‌ها تحت تاثیر افکار عمومی از هم جدا زندگی می‌کردند.

این اتفاق آن‌ها را نه تنها از همدیگر بلکه از جامعه ادبی نیز جدا کرد. آن‌ها به سختی ۱۰ هزار دلار جمع کردند. مارک تواین و سایر  مفاخر ادبی هم آن‌طور که باید از او دفاع نکردند. شروود اندرسون سال‌ها بعد برای او نوشت: او و هم سالانش از شرم در برابر گورکی سر خود را پایین می‌گرفتند.

ماکسیم گورکی مارک تواین

 او و ماریا به لافایت برورت گریختند. به آن‌ها گفته شد که اگر می‌توانند غذای خود را آن‌جا ببرند اما نمی‌توانند در آن‌جا بخوابند.

مارک تواین، در خیابان پنجم شماره ۲۱ زندگی می‌کرد. اکنون نگران بود که ارتباط او با این برند لیبرتین باعث شود تا عشق خوانندگانش به او برسد. او به خبرنگاران اصرار می‌کرد که هنوز یک فرد انقلابی است. سپس تواین از کمیته ضد تزار که خود تأسیس کرده بود استعفا داد.

گورکی شهر نیویورک را به عنوان “یک کلانشهر هیولایی” که مردم را زنده زنده می‌جوشاند توصیف کرد. تواین پاسخ داد: “گورکی با کلاه خود به صورت مردم برخورد می‌کند. سپس آن‌ها را برای کمک‌های مالی نگه می‌دارد.”

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های اخیر

درباره ما