نقد سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

خانه کاغذی (La Casa De Papel)

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel) با نام انگلیسی «Money Heist» سال ۲۰۱۷ اولین‌بار در یکی از شبکه‌های اسپانیا پخش شد. این سریال محبوب‌ترین سریال غیر انگلیسی زبان نتفلیکس است. Money Heist برنده بهترین سریال درام بین المللی Emmy در سال ۲۰۱۸ شد.

داستان سریال Money Heist

داستان این سریال در مورد یک گروه سارق به سرگروهی شخصی به نام پروفسور است که می‌خواهند به کارخانه چاپ پول در مادرید اسپانیا دست برد بزنند. قرار است بزرگ‌ترین سرقت تاریخ صورت بگیرد. طولی نمی‌کشد که داستان اصلی سریال آغاز می‌شود. در عین حال از حوادث پیش از سرقت و انگیزه آن نیز غافل نمی‌شود.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

پروفسور (آلوارو مورته) تیمی متشکل از هشت خلافکار اصلی را برای به دست گرفتن ضرابخانه سلطنتی در اسپانیا گرد هم می‌آورد. هریک از آن‌ها خود را به نام یکی از شهرهای بین المللی نامگذاری کرده‌اند. آن‌ها ملبس به لباس‌های سرتاپا قرمز و ماسک دالی هستند. بناست این افراد تا زمانی که توان مقاومت در برابر پلیس، گروگان‌ها و درگیری‌های داخلی که خود دارند؛ پول چاپ کنند.

شخصیت پردازی خانه کاغذی (La Casa De Papel)

از  برجسته‌ترین ویژگی‌های خانه کاغذی (La Casa De Papel) شخصیت پردازی آن است. بیشتر آدم‌های Money Heist خاکستری هستند. تقریباً هر خلافکاری در این داستان باعث ایجاد کاریزما می‌شود. لباس‌های قرمز سارقان توانسته است جدابیت بصری فراوانی به سریال بیفزاید.

توکیوی خونگرم (اورسولا کوربیرو) یکی از شخصیت‌های اصلی است که صدای او را به عنوان راوی بر تصاویر می‌شنویم. او راوی غیر قابل اعتمادی است. اما دیوانگی‌ها و قلدر بازی‌هاش او را چنان جذاب تصویر می‌کند که نمی‌شود از او چشم گرفت.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

برلین (پدرو آلونسو) مغرور، یک دزد نجیب زاده و از مغزهای متفکر سرقت است. او ترکیبی از جذابیت ضد قهرمانانه دارد. علی رغم خودخواهی‌ها و دیوانگی‌های او بی‌شک به او جذب خواهید شد. نایروبی (آلبا فلورس) یک جاعل حرفه‌ای و با انگیزه است. او قلب بزرگی دارد؛ نایروبی هم مانند اغلب افراد این گروه گذشته‌ای دارد که نمی‌تواند از آن خلاص شود. نایروبی رویاهای بزرگی در سر دارد بنابراین این گروه را به عنوان خانواده برگزیده و  از تک تک اعضای آن حمایت می‌کند.

دنور (خامس لورنته) شاید به اندازه برلین درخشان به نظر نرسد اما به هر حال کله شق بازی‌هایش شما را مجذوب خود می‎کند. او به همراه پدرش گذشته سختی را پشت سر گذاشته‌اند. حالا پا به پای هم برای آینده بهتر تلاش می‌کنند. مسکو (پاکو توس)، معدنچی سابق پدر دنور است. او فردی منطقی و همراه به نظر می‌رسد. اغلب تنش‌هایی که بین سارقین به وجود می‌آید را مسکو پدرانه آرام می‌کند. در دزدان اصلی یک هکر کم سن و سال به نام ریو (میگل هران) هم در این گروه وجود دارد.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

قهرمانان فصل سوم

در فصل سوم پالرمو (رودریگو دلا سرنا) به گروه اضافه می‌شود. او عاشق برلین بوده و حالا به کمک پروفسور آمده است. پالرمو شخصیت عجیب غریب و زخم خورده‌ای است که به راحتی با دیگر شخصیت‌های دیگر کنار نمی‌آید.

در طرف دیگر راکل موریلو قرار دارد. او بازرس ویژه این پرونده است. زنی که علی رغم آسیب‌هایی که در زندگی شخصی خورده است در کار موفق است. در کنار او آنخل قرار دارد که شخصیتی تیپیکال از پلیس‌های وظیفه شناس دارد. سرهنگ پریتو از  افراد اصلی سازمان اطاعاتی کشور است.

مخاطب از طریق پریتو به فساد دستگاه اطلاعت و قضایی اسپانیا پی می‎برد. سازمان اطلاعات از هر طریقی برای تخریب وجهه افراد استفاده می‌کند. وقتی چهره برلین لو می‌رود پریلو پیشنهاد می‌دهد تا انگ‌های زیادی به او بزنند تا اذهان عمومی به‌کلی ضد او شود.

شخصیت اصلی ماجرا یا همان پروفسور از همان ابتدا برای مخاطب خاص و مرموز و جذاب معرفی می‌شود.دو فصل اول داستان پروفسور، نقش یک فرد درون گرا را بسیار درخشان اجرا می‌‌کند. شیمی زیادی که بین پلیس و دزد به وجود می‌آید خط داستانی را جذاب‌تر می‌کند.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

انگیزه شخصیت‌های سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

شخصیت‌های سریال  خانه کاغذی (La Casa De Papel) هیچ چیز برای از دست دادن ندارد. همین موضوع مخاطب را متقاعد می‌کند که هر بلندپروازی و کار خلاف بزرگی ممکن است از آن‌ها سر بزند. پروفسور دوست دارد رویای پدرش را محقق کند. برلین جاه طلب است. او از لحظه لحظه زندگی‌اش لذت می‌برد و در این سرقت دوست دارد به برادرش کمک کند.

توکیو همه‌چیز را باخته و دنبال انگیزه‌ای برای ادامه زندگی است. مسکو و دنور دنبال راهی هستند که دیگر خلاف نکنند و زندگی آسوده‌ای را برای خود بسازند. ریو در کار خود ماهر است و ناخواسته وارد کار خلاف شده است اما فهمیده که هیجان و پول اینجور کارها بیشتر است.

نایروبی دوست دارد پول زیادی به‌دست آورد و به‌دنبال فرزندش برود. او به‌خاطر مهر مادری‌ای که دارد وارد اینکار شده است. مخاطب در مورد همه این سارقین چیزهایی را متوجه می‌شود. اما اسلو و هلسینکی تقریبا برای مخاطب ناشناخته هستند. جز اینکه آن دو پسرعمو و هم جنس گرا هستند چیز زیادی از آن دو نمی‌دانیم.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

فصل اول

در فصل اول سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel) تمام عناصر جذب مخاطب وجود دارد. نبوغ وحشی، کلاهبردارهای دوست داشتنی، داستان‌های رمانتیک، قهرمان‌ بازی‌های باور پذیر. علاوه بر آن در ضرابخانه به جز پروفسور، همه اعضا باند حضور دارند و توسط پلیس احاطه شده‌اند. این می‌تواند هیجان سریال را افزایش دهد.

با گذشته زمان و باز شدن پای رسانه‌ها به این ماجرا در ابتدا چهره‌ای که پلیس از سارقان به نمایش می‌گذارد دیده می‌شود. اما پروفسور که قصد ندارد چهره یارانش را مخدوش ببیند؛ با تدابیر هوشمندانه خود نظر رسانه‌ها را جلب می‌کند.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

فصل دوم سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

در فصل دوم سریال میزان خشونت و جدیت نسبت به فصل اول افزایش می‌یابد. به همان میزان نیز می‌توان در متن داستان شتابزدگی را دید. در این فصل گروه سارقان به وضوح حمایت رسانه‌ها و مردم را دارند و این گروه توانسته است جنبشی در میان مردم به راه بیندازد.

تا حدی نیز چهره واقعی پلیس را به مردم نشان می‌دهد و همین مساله سبب برانگیختن حس همدلی از سوی مردم می‌شود. مردم توانسته‌اند چهره‌ای انسانی از گروگان گیرها ببینند و در نقطه مقابل عدم شفافیت پلیس در مقابل چشمان آن‌ها قرار گرفته است.

در فصل دوم هر چه علاقه بین بازرس و پروفسور عمیق‌تر می‌شود دلایل منطقی برای آن کم می‌شود و شاید برملا شدن حقایق و شناخته شدن چهره پروفسور توانسته است نیرو محرکه دوباره‌ای برای این فصل باشد.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

فصل سوم

دلایل جذابیت Money Heist واضح است؛ این شخصیت‎ها قصد آرام گرفتن ندارند. فصل سوم در میان مکان‌های پرزرق و برق و زندگی شاهانه سارقان آغاز می‌شود. این باند در هدف جدید خود، در بانک اسپانیا حبس شده‌اند. این بار انگیزه‌شان از دزدی به جیب زدن پول نیست. این بار هدف بالاتری دارند. فصل سوم مانند فصل‌های دیگر ریتم بسیار بالایی دارد.

فصل چهارم سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

فصل چهارم خانه کاغذی (La Casa De Papel) به قول خود شخصیت‌ها در حساس‌ترین شرایط ممکن آغاز می‌شود. لحن تیره و تار در عین حال خشن این فصل با لحن فصل‌های قبل به شدت فرق دارد. هم دلی بین اعضا گروه تا حد زیادی از بین رفته است. تنش میان افراد به بالاترین میزان خود در طول تمام سریال رسیده است.

افراد یا از هم دل بریده‌اند یا به انگیزه‌های هم مشکوک هستند. تعدادی از آن‌ها نیز برای به دست آوردن رهبری گروه با هم در رقابت هستند. آرمان‌گرایی فصول قبل در این فصل به کل از بین رفته و شخصیت‌ها دچار فروپاشی روانی شده‌اند.

سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel)

نقاط ضعف و قوت فیلمنامه

داستان‌های فرعی زیاد و درگیرکننده‌ای که در سریال خانه کاغذی (La Casa De Papel) وجود دارد؛ یکی از عوامل موفقیت سریال بوده است. مثلا در این سریال و در خلال داستان اصلی، مخاطب با داستان دو مثلث عشقی روبه‌رو می‌شود. که این‌دو، هم به پیشبرد داستان اصلی کمک می‌کنند و هم به‌طور مجزا داستانی را برای مخاطب شرح می‌دهند.

شیوه‌ای که بسیار به محبوبیت این سریال کمک کرده است استفاده از تدوین موازی است. این شیوه در جاهای بسیاری از سریال به‌کار رفته است و هیجان را افزایش داده است.

شتاب‌زدگی در تبدیل ایده‌ای مهیج و جذاب به یک فیلمنامه در تمام سریال خصوصا فصل سوم و چهارم دیده می‌شود.از دیگر ضعف‌های فیلم در بخش‌هایی صدای شخصیت توکیو روی تصویر است. او قسمتی از داستان را روایت می‌کند.

اما این موضوع، به درستی در سریال به‌کار گرفته نشده است. زیرا توکیو در بعضی مواقع صحنه‌هایی را به‌عنوان راوی نقل می‌کند که نمی‌توانسته از آن صحنه‌ها آگاه باشد.

قبلی «
بعدی »

۱ دیدگاه

  1. پینگ بک: همه سریال هایی که در 2021 به پایان خواهند رسید | حسنا پرویزی ب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های اخیر

درباره ما